شکل جمع:
beliefsایمان، اعتماد، گمان، اطمینان
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
my belief in the goodness of human nature
ایمان من به پاکی سرشت انسان
I have belief in his skill.
به مهارت او اطمینان دارم.
یقین، اعتقاد، باور، عقیده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
his firm belief in parliamentary democracy
عقیدهی راسخ او به دموکراسی پارلمانی
political beliefs
عقاید سیاسی
religious beliefs
اعتقادات مذهبی
برخلاف باور همگان
به این باور که، به این گروش که
بنابر عقیدهی راسخ من
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «belief» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/belief