آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Credence

ˈkriːdns ˈkriːdns

معنی credence | جمله با credence

noun

اعتماد، باور، اعتقاد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

to give (or lend) credence to

وقع نهادن، باور کردن، باور کردنی کردن

I give little credence to her words.

به سخنان او چندان اعتماد ندارم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Recent events have lent credence to his claim.

رویدادهای اخیر گواهی بر ادعای او بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد credence

ارجاع به لغت credence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «credence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/credence

لغات نزدیک credence

پیشنهاد بهبود معانی