پذیرا، پذیرنده، سهلگیر، آسانگیر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The child's accepting nature made it easy for her to make new friends.
طبع پذیرای کودک پیدا کردن دوستان جدید را برایش آسان کرده بود.
The accepting attitude of the teacher helped the students feel comfortable sharing their thoughts.
رفتار سهلگیر معلم به دانشآموزان کمک میکرد برای در میان گذاشتن افکار خود احساس راحتی کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «accepting» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/accepting