صفت تفضیلی:
more assumingصفت عالی:
most assumingدر معنای اول همچنین میتوان از assuming that بهجای assuming استفاده کرد.
با فرض اینکه، با قبول اینکه، با پذیرش اینکه، با در نظر گرفتن اینکه
Assuming that costs rise, the company will need to revise its budget.
با فرض اینکه هزینهها افزایش یابد، شرکت باید بودجهبندی جدیدی انجام دهد.
Assuming that climate change is real, we must take immediate action.
با قبول اینکه تغییرات اقلیمی واقعی است، باید اقدامات فوری انجام دهیم.
Assuming that he lacks sufficient experience, this decision seems a bit strange.
با در نظر گرفتن اینکه او تجربهی کافی ندارد، این تصمیم کمی عجیب به نظر میرسد.
خودبین، ازخودراضی، متکبر، لافزن، پرمدعا، مغرور
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
An assuming friend is one who expects more than his due.
دوست پرمدعا کسی است که بیش از حد خود طلب میکند.
He was so assuming that he thought he was always right.
او آنقدر مغرور بود که فکر میکرد همیشه حق با اوست.
The man was so assuming and kept giving unsolicited advice.
آن مرد ازخودراضی بود و بدون اینکه کسی نظرش را بخواهد، توصیههای بیپایهواساس میداد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «assuming» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/assuming