Assuming

American: əˈsuːm British: əˈsjuːmɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    assumed
  • شکل سوم:

    assumed
  • سوم‌شخص مفرد:

    assumes
  • صفت تفضیلی:

    more assuming
  • صفت عالی:

    most assuming

معنی و نمونه‌جمله

adjective B2
خودبین، ازخودراضی، متکبر، لاف‌زن، پرمدعا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- An assuming friend is one who expects more than his due.
- دوست پرمدعا کسی است که بیش از حد خود طلب می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد assuming

  1. adjective presumptuous, arrogant
    Synonyms: bold, conceited, disdainful, domineering, egotistic, forward, haughty, imperious, overbearing, pushy, rude
    Antonyms: doubting, unassuming

ارجاع به لغت assuming

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «assuming» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/assuming

لغات نزدیک assuming

پیشنهاد بهبود معانی