Assumed

American: əˈsuːmd British: əˈsjuːmd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    assumes
  • وجه وصفی حال:

    assuming

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective B2
بی‌پایه، بی‌اساس، (نام) مستعار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- assumed name
- نام مستعار
adjective
مفروض، فرضی
adjective
ظاهری، دروغین، زورکی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد assumed

  1. adjective pretended
    Synonyms: affected, artificial, bogus, counterfeit, fake, false, feigned, fictitious, imitation, made-up, make-believe, phony, pretended, put-on, sham, simulated, spurious
    Antonyms: genuine, natural, real
  2. adjective expected
    Synonyms: accepted, conjectured, connoted, counted on, given, granted, hypothesized, hypothetical, inferred, postulated, presumed, presupposed, supposed, suppositional, surmised, tacit, taken as known, taken for granted, understood
    Antonyms: unassumed, unexpected

ارجاع به لغت assumed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «assumed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/assumed

لغات نزدیک assumed

پیشنهاد بهبود معانی