معین، معلوم، مقررشده، مسلم، مبتلا، معتاد
قسمت سوم فعل Give
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the given promises
قولهای دادهشده
He is given to lying.
عادت به دروغ گفتن دارد.
at a given date
در تاریخ معین
It is given that the two lines are parallel.
فرض آنست که آن دو خط موازی هستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «given» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/given