فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Given

ˈɡɪvn ˈɡɪvn

مصدر:

give

گذشته‌ی ساده:

gave

وجه وصفی حال:

giving

شکل جمع:

givens

صفت تفضیلی:

more given

صفت عالی:

most given

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb

معین، معلوم، مقررشده، مسلم، مبتلا، معتاد

noun adverb

قسمت سوم فعل Give

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

the given promises

قول‌های داده‌شده

He is given to lying.

عادت به دروغ گفتن دارد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

at a given date

در تاریخ معین

It is given that the two lines are parallel.

فرض آنست که آن دو خط موازی هستند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد given

  1. adjective likely
    Synonyms:
    prone liable apt inclined disposed addicted obsessed accustomed habituated inured

ارجاع به لغت given

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «given» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/given

لغات نزدیک given

پیشنهاد بهبود معانی