فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

تنقلات به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • خوراکی‌ها (مثل آجیل و شیرینی و لواشک)
  • فونتیک فارسی

    tanaghgholaat
  • اسم جمع
    refreshments, confectionary, confectionaries, sweets, sweetmeats, goodies, eats, nuts, confitures
    • - مصرف تنقلات در نوروز بالا می‌رود.

    • - During Nowruz, the consumption of confectioneries goes up.
    • - شراب را به تنقلات ترجیح می‌دهم.

    • - I prefer wine to sweets.
  • عامیانه goody
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد تنقلات

ارجاع به لغت تنقلات

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تنقلات» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تنقلات

لغات نزدیک تنقلات

پیشنهاد بهبود معانی