زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Inclined

ɪnˈklaɪnd ɪnˈklaɪnd

سوم‌شخص مفرد:

inclines

وجه وصفی حال:

inclining

معنی inclined | جمله با inclined

adverb C2

مایل، متمایل، شیب‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

an inclined roadway

راه شیب‌دار

a downward inclined branch

شاخه‌ی خم‌شده به‌سوی پایین

نمونه‌جمله‌های بیشتر

I am inclined to vote for him.

می‌خواهم به او رأی بدهم.

He is inclined to that party.

او به آن حزب گرایش دارد.

He is inclined to be lazy.

او به تنبلی تمایل دارد.

He is poetically inclined.

او استعداد شاعری دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inclined

  1. adjective having a preference
    Synonyms:
    willing likely prone tending disposed given predisposed apt bent on in the mood

لغات هم‌خانواده inclined

  • adjective
    inclined

سوال‌های رایج inclined

وجه وصفی حال inclined چی میشه؟

وجه وصفی حال inclined در زبان انگلیسی inclining است.

سوم‌شخص مفرد inclined چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد inclined در زبان انگلیسی inclines است.

ارجاع به لغت inclined

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inclined» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inclined

لغات نزدیک inclined

پیشنهاد بهبود معانی