آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۸ مرداد ۱۴۰۴

    Incline

    ɪnˈklaɪn ɪnˈklaɪn ɪnˈklaɪn ɪnˈklaɪn

    گذشته‌ی ساده:

    inclined

    شکل سوم:

    inclined

    سوم‌شخص مفرد:

    inclines

    وجه وصفی حال:

    inclining

    شکل جمع:

    inclines

    معنی incline | جمله با incline

    verb - intransitive verb - transitive formal

    مایل بودن، تمایل داشتن، گرایش داشتن، راغب بودن

    As we grow older we incline to traditional ways.

    پیرتر که می‌شویم به روش‌های سنتی گرایش بیشتری پیدا می‌کنیم.

    Increased knowledge inclines one to further reading.

    دانش فزاینده انسان را متمایل به مطالعه‌ی بیشتر می‌کند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He inclines toward Pari but his father wants him to marry Pari's sister.

    او پری را ترجیح می‌دهد، اما پدرش می‌خواهد که او با خواهر پری ازدواج کند.

    verb - transitive

    شیب داشتن، سرازیر بودن، خم شدن، مایل بودن، زاویه‌دار شدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    The land inclines toward the shore.

    زمین به سوی رودخانه شیب دارد.

    He inclined his head toward the speaker in order to hear better.

    او برای بهتر شنیدن سر خود را به سوی ناطق خم کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He inclined the shovel against the wall.

    او بیل را به دیوار تکیه داد.

    inclined drilling

    حفاری مایل

    noun countable formal

    شیب، سرازیری، سربالایی

    From the top of the incline, they could see the entire village below.

    از بالای شیب می‌توانستند کل روستا را در پایین ببینند.

    The road curves around the incline before entering the valley.

    جاده قبل‌از ورود به دره، به دور شیب می‌پیچد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a sharp incline

    شیب تند

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد incline

    1. noun slope
      Synonyms:
      gradient inclination slant tilt grade plane ramp dip rise ascent descent lean leaning acclivity declivity approach cant
    1. verb tend toward
      Synonyms:
      favor prefer lean to affect influence drive move turn bias sway govern prompt induce persuade predispose impel bend prejudice verge gravitate toward be disposed be predisposed be willing not mind make willing look
    1. verb bend, lean
      Synonyms:
      lean tilt slope slant bow turn point lower list tend train aim nod tip recline stoop heel cant level deviate diverge cock skew lay veer bevel yaw

    Collocations

    incline one's ear

    گوش فرا دادن، (با دقت یا توافق) گوش دادن

    لغات هم‌خانواده incline

    noun
    inclination
    adjective
    inclined
    verb - transitive
    incline

    سوال‌های رایج incline

    گذشته‌ی ساده incline چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده incline در زبان انگلیسی inclined است.

    شکل سوم incline چی میشه؟

    شکل سوم incline در زبان انگلیسی inclined است.

    شکل جمع incline چی میشه؟

    شکل جمع incline در زبان انگلیسی inclines است.

    وجه وصفی حال incline چی میشه؟

    وجه وصفی حال incline در زبان انگلیسی inclining است.

    سوم‌شخص مفرد incline چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد incline در زبان انگلیسی inclines است.

    ارجاع به لغت incline

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «incline» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/incline

    لغات نزدیک incline

    • - inclination
    • - inclinatory
    • - incline
    • - incline one's ear
    • - inclined
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.