با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Incline

ɪnˈklaɪn ɪnˈklaɪn ɪnˈklaɪn ɪnˈklaɪn ɪnˈklaɪn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    inclined
  • شکل سوم:

    inclined
  • سوم‌شخص مفرد:

    inclines
  • وجه وصفی حال:

    inclining
  • شکل جمع:

    inclines

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb
خم کردن، کج کردن، متمایل شدن، مستعد شدن، سرازیرکردن، شیب دادن، متمایل کردن، شیب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The land inclines toward the shore.
- زمین به سوی رودخانه شیب دارد.
- He inclined his head toward the speaker in order to hear better.
- او برای بهتر شنیدن سر خود را به سوی ناطق خم کرد.
- As we grow older we incline to traditional ways.
- پیرتر که می‌شویم به روش‌های سنتی گرایش بیشتری پیدا می‌کنیم.
- Increased knowledge inclines one to further reading.
- دانش فزاینده انسان را متمایل به مطالعه‌ی بیشتر می‌کند.
- He inclines toward Pari but his father wants him to marry Pari's sister.
- او پری را ترجیح می‌دهد، اما پدرش می‌خواهد که او با خواهر پری ازدواج کند.
- He inclined the shovel against the wall.
- او بیل را به دیوار تکیه داد.
- a sharp incline
- شیب تند
- inclined drilling
- حفاری مایل
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد incline

  1. noun slope
    Synonyms: acclivity, approach, ascent, cant, declivity, descent, dip, grade, gradient, inclination, lean, leaning, plane, ramp, rise, slant, tilt
  2. verb tend toward
    Synonyms: affect, be disposed, bend, be partial, be predisposed, be willing, bias, drive, favor, govern, gravitate toward, impel, induce, influence, lean to, look, make willing, move, not mind, persuade, predispose, prefer, prejudice, prompt, sway, turn, verge
  3. verb bend, lean
    Synonyms: aim, bevel, bow, cant, cock, deviate, diverge, heel, lay, level, list, lower, nod, point, recline, skew, slant, slope, stoop, tend, tilt, tip, train, turn, veer, yaw

Collocations

  • incline one's ear

    گوش فرا دادن، (با دقت یا توافق) گوش دادن

لغات هم‌خانواده incline

ارجاع به لغت incline

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incline» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/incline

لغات نزدیک incline

پیشنهاد بهبود معانی