شکل جمع:
gradientsشیب، خیز، سطح شیبدار، درخور راه رفتن، شیبدار، سالک، افت حرارت، مدرج، متحرک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
This road's gradient rises gradually.
شیب این راه بهتدریج زیاد میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gradient» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gradient