آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Slant

    slænt slɑːnt

    گذشته‌ی ساده:

    slanted

    شکل سوم:

    slanted

    سوم‌شخص مفرد:

    slants

    وجه وصفی حال:

    slanting

    شکل جمع:

    slants

    معنی slant | جمله با slant

    verb - transitive verb - intransitive

    شیب‌دار شدن، سرازیر شدن، یک‌وری شدن، صاف یا هموار نبودن، کج بودن یا شدن، کج کردن، شیب پیدا کردن، اریب حرکت کردن، اریب کردن

    the picture is slanted to the right.

    عکس به طرف راست کج شده است.

    the roof slants.

    بام شیب دارد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    the forest slants toward the river.

    جنگل به سوی رودخانه شیب دارد.

    we slanted across the river.

    ما اریب از رودخانه رد شدیم.

    to slant a line

    خطی را اریب کردن

    noun

    کج، اریب، شیب دار، یک وری، مایل، مورب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    a slant line

    خط اریب

    the slant rays of the sun

    پرتوهای اریب نور خورشید

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    the slanted eyes of a Chinese girl

    چشمان مورب یک دختر چینی

    adjective

    شیب، کجی، اریبی، یکسویگی

    the sharp slant of the road

    شیب تند جاده

    verb - intransitive verb - transitive

    تحریف کردن، سوگیری کردن، یک‌طرفه نشان دادن

    Newspapers slanted the news in favor of the government.

    روزنامه‌ها اخبار را به نفع دولت تحریف می‌کردند.

    a slanted view of the political situation

    دید یک بعدی از اوضاع سیاسی

    adjective

    تحریف، سوگیری، طرفداری، غرض

    a news commentary with a definite anti-government slant

    تفسیر سیاسی با محتوای کاملاً ضددولتی

    noun

    دیدگاه، نقطه‌ی نظر، نگرش، دید

    You have the wrong slant on the problem.

    نگرش شما درباره‌ی این مسئله غلط است.

    a new slant on the economic situation

    نگرش تازه‌ای بر وضع اقتصادی

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد slant

    1. noun angle, slope
      Synonyms:
      inclination slope pitch gradient incline lean tilt grade cant leaning rake declination ramp camber diagonal
      Antonyms:
      level evenness
    1. noun particular opinion
      Synonyms:
      view attitude opinion standpoint sentiment judgment bias prejudice leaning predisposition predilection point of view viewpoint outlook emphasis direction side angle one-sidedness prepossession
    1. verb angle off, slope
      Synonyms:
      bend lean tilt incline direct aim point slope decline descend deviate veer diverge cant list tip bank bevel skew train grade heel beam splay lie obliquely
      Antonyms:
      level even
    1. verb change to suit; distort
      Synonyms:
      twist warp bias influence color weight angle orient direct focus train aim point prejudice concentrate
      Antonyms:
      maintain leave alone

    سوال‌های رایج slant

    گذشته‌ی ساده slant چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده slant در زبان انگلیسی slanted است.

    شکل سوم slant چی میشه؟

    شکل سوم slant در زبان انگلیسی slanted است.

    شکل جمع slant چی میشه؟

    شکل جمع slant در زبان انگلیسی slants است.

    وجه وصفی حال slant چی میشه؟

    وجه وصفی حال slant در زبان انگلیسی slanting است.

    سوم‌شخص مفرد slant چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد slant در زبان انگلیسی slants است.

    ارجاع به لغت slant

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «slant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/slant

    لغات نزدیک slant

    • - slangy
    • - slank
    • - slant
    • - slant eyed
    • - slant rhyme
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره انضباط محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.