آمادگی، استعداد، تمایل، میل، گرایش، عادت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A predisposition towards anxiety can affect one's daily life.
تمایل به اضطراب میتواند زندگی روزمرهی فرد را تحتتأثیر قرار دهد.
He has a genetic predisposition to develop heart disease.
او استعداد ژنتیکی برای ابتلا به بیماری قلبی دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «predisposition» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/predisposition