آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Predisposition

ˌpriːdɪspəˈzɪʃn ˌpriːdɪspəˈzɪʃn

معنی predisposition | جمله با predisposition

noun countable formal

آمادگی، استعداد، تمایل، میل، گرایش، عادت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

A predisposition towards anxiety can affect one's daily life.

تمایل به اضطراب می‌تواند زندگی روزمره‌ی فرد را تحت‌تأثیر قرار دهد.

He has a genetic predisposition to develop heart disease.

او استعداد ژنتیکی برای ابتلا به بیماری قلبی دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد predisposition

ارجاع به لغت predisposition

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «predisposition» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/predisposition

لغات نزدیک predisposition

پیشنهاد بهبود معانی