با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Penchant

ˈpentʃənt ˈpɒnʃɒn / / ˈpentʃənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    میل شدید، علاقه، ذوق، میل وافر، آمادگی
    • - a penchant for art
    • - گرایش نسبت به هنر
    • - a penchant for criticism that often offended
    • - تمایل به انتقاد که غالباً موجب رنجش می‌شد
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد penchant

  1. noun fondness, inclination
    Synonyms: affection, affinity, attachment, bias, disposition, druthers, inclining, itch, leaning, liking, partiality, predilection, predisposition, proclivity, proneness, propensity, taste, tendency, tilt, turn, weakness, yen
    Antonyms: dislike, hate, hatred, indifference

ارجاع به لغت penchant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «penchant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/penchant

لغات نزدیک penchant

پیشنهاد بهبود معانی