گذشتهی ساده:
likedشکل سوم:
likedسومشخص مفرد:
likesمیل، تمایل، ذوق، علاقه، حساسیت، شهوت و میل، مهر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He had a great liking for music.
او به موسیقی علاقهی زیاد داشت.
This is not to his liking.
این موردپسند او نیست.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «liking» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/liking