شکل جمع:
propensitiesتمایل (طبیعی)، میل (باطنی)، رغبت، گرایش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His propensity to overthink situations often leads to anxiety.
تمایل او به تفکر بیش از حد در موقعیتها اغلب به اضطراب منجر میشود.
She has a natural propensity for music and creativity.
او تمایل طبیعی به موسیقی و خلاقیت دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «propensity» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/propensity