با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Propensity

prəˈpensəti prəˈpensəti
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    propensities

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun singular uncountable formal
تمایل (طبیعی)، میل (باطنی)، رغبت، گرایش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- His propensity to overthink situations often leads to anxiety.
- تمایل او به تفکر بیش از حد در موقعیت‌ها اغلب به اضطراب منجر می‌شود.
- She has a natural propensity for music and creativity.
- او تمایل طبیعی به موسیقی و خلاقیت دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد propensity

  1. noun inclination, weakness
    Synonyms: ability, aptness, bent, bias, capacity, competence, disposition, flash, inclining, leaning, liability, partiality, penchant, predilection, predisposition, proclivity, proneness, susceptibility, sweet tooth, talent, tendency, thing, tilt, yen
    Antonyms: antipathy, disinclination, dislike, hate

ارجاع به لغت propensity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «propensity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/propensity

لغات نزدیک propensity

پیشنهاد بهبود معانی