شکل جمع:
propersصفت تفضیلی:
more properصفت عالی:
most properمناسب، متناسب، شایسته، درخور
He didn't give a proper explanation for his absence.
او توضیح مناسبی برای غیبتش ارائه نداد.
They are looking for a proper solution to the problem.
آنها بهدنبال راهحلی مناسب برای این مشکل هستند.
واقعی، درستوحسابی، حقیقی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
This is a proper example of teamwork.
این مثالی واقعی از کار تیمی است.
This is my first proper job after all these years of working.
این اولین شغل درستوحسابی من پساز سالها کار کردن است.
صحیح، درست، بهقاعده، اصولی
It's very important to use proper grammar in your writing.
بسیار مهم است که در نوشتار خود از دستور زبان صحیح استفاده کنید.
The app helps users practice proper pronunciation through interactive exercises.
این برنامه به کاربران کمک میکند تا ازطریق تمرینات تعاملی، تلفظ درست را تمرین کنند.
(ازنظر اخلاقی و اجتماعی) پسندیده، معقول، درخور، متناسب، شایسته، زیبنده، برازنده، مناسب، مطبوع
He was praised for his proper conduct during the event.
او بهخاطر رفتار زیبندهاش در طول رویداد مورد تحسین قرار گرفت.
In many cultures, it is regarded proper to address elders with respect.
در بسیاری از فرهنگها، احترام به بزرگترها بهعنوان رفتاری پسندیده تلقی میشود.
انگلیسی بریتانیایی کامل، تماموکمال، پروپیمان، تمامعیار، حسابی
After the party, the living room was a proper mess.
پساز مهمانی، اتاق نشیمن کاملاً بههمریخته بود.
His attempt to fix the car without enough knowledge ended in a proper disaster.
تلاش او برای تعمیر ماشین، بدون داشتن دانش کافی، به فاجعهای تمامعیار ختم شد.
انگلیسی بریتانیایی (بهجای properly) بهطور مناسب، بهطرز شایسته، بهخوبی، بهدرستی
He didn't behave proper during the meeting.
او در طول جلسه بهطور مناسب رفتار نکرد.
She organized her files proper to make them easy to find.
او پروندههای خود را بهخوبی سازماندهی کرد تا پیدا کردن آنها آسان باشد.
انگلیسی بریتانیایی به معنای واقعی کلمه، واقعاً، بسیار، خیلی، بهشدت
The weather was proper cold last night.
دیشب، هوا بسیار سرد بود.
They were proper angry after waiting for two hours.
پساز دو ساعت انتظار، آنها به معنای واقعی کلمه عصبانی بودند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «proper» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/proper