فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

On The Nose

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • idiom
    (عامیانه) درست، روی هدف، کاملاً صحیح
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد on the nose

  1. adjective, adverb exactly
    Synonyms: accurate, bulls-eye, on target, on the mark, on the money, precisely, well-aimed

ارجاع به لغت on the nose

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «on the nose» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/on-the-nose

لغات نزدیک on the nose

پیشنهاد بهبود معانی