فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Precisely
prɪˈsaɪsli
prɪˈsaɪsli
صفت تفضیلی:
more preciselyصفت عالی:
most preciselyمعنی و نمونه‌جمله‌ها
adverb
B2
درست، دقیقا، به دقت، با‌دقت، کاملا، عینا، حقیقتا
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
we arrived at precisely two o'clock.
دقیقا راس ساعت دو رسیدیم.
she always knows precisely what to do.
او همیشه می‌داند که دقیقا باید چه کار کند.
مترادف و متضاد precisely
-
adverb exactly, justSynonyms:just right correctly definitely sure absolutely specifically literally expressly accurately squarely strictly smack square yes even on the nose on the button sharp to a tee for sure no mistake just so the very thing sure thing smack-dab the ticket plumb as well for a fact no ifs ands or butsAntonyms:unsure imprecisely questionably
لغات هم‌خانواده precisely
-
nounprecision
-
adverbprecisely
ارجاع به لغت precisely
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «precisely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/precisely
لغات نزدیک precisely
- - précis
- - precise
- - precisely
- - preciseness
- - precisian