شکل جمع:
précisخلاصه، تلخیص، چکیده
Write a précis of this story.
خلاصهای از این داستان را بنویسید.
He asked for a précis of the report before the meeting.
او قبلاز جلسه خواستار چکیدهی گزارش شد.
خلاصه نوشتن، خلاصه کردن، چکیده کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She decided to précis the lengthy report for clarity.
او تصمیم گرفت برای وضوح، گزارش طولانی را خلاصه کند.
The editor asked him to précis the article before publication.
سردبیر از او خواست که مقاله را قبلاز انتشار خلاصه کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «précis» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/precis