آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Plumb

    plʌm plʌm

    گذشته‌ی ساده:

    plumbed

    شکل سوم:

    plumbed

    سوم‌شخص مفرد:

    plumbs

    وجه وصفی حال:

    plumbing

    معنی plumb | جمله با plumb

    noun adjective adverb

    ژرف‌پیما، شاقول عمودی، گلوله سربی

    noun adjective adverb

    راست، به‌طور عمودی، عموداً، درست، عینی، لوله‌کشی کردن، ژرف‌یابی کردن، عمق پیمودن، مهر سربی زدن عمودی قرار دادن، با شاقول آزمودن، با سرب مهر و موم کردن، شاقولی افتادن، عمود بودن، سرب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    The wall is plumb.

    دیوار کاملاً عمود است.

    I am plumb tired out.

    من کاملاً خسته‌ام.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The bullet hit him plumb between the eyes.

    گلوله درست میان چشمانش خورد.

    to plumb the new house

    خانه‌ی نو را لوله‌کشی کردن

    to plumb a wall

    دیواری را شاغول کردن

    to plumb a lake

    عمق دریاچه‌ای را تعیین کردن

    to plumb somebody's motive

    انگیزه‌ی کسی را دریافتن

    Mankind cannot plumb all the secrets of the universe.

    انسان نمی‌تواند به همه‌ی اسرار گیتی پی ببرد.

    The chest had been locked and plumbed.

    صندوق قفل و پلمب شده بود.

    He plumbed the depths of misery.

    او به حضیض ذلت رسید.

    if the builder places the first brick off plumb...

    خشت اول چون نهد معمار کج ...

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد plumb

    1. adjective vertical
      Synonyms:
      upright straight erect straight up up and down perpendicular sheer
      Antonyms:
      horizontal flat level
    1. verb probe, go into
      Synonyms:
      explore search delve penetrate fathom sound gauge measure get to the bottom of take soundings unravel
      Antonyms:
      leave alone

    Collocations

    plumb the depths of

    به ته چیزی رسیدن، به پایین‌ترین جا رسیدن، به حضیض رسیدن

    out of (or off) plumb

    غیر عمود، کج، ناراست، نا هچ

    سوال‌های رایج plumb

    گذشته‌ی ساده plumb چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده plumb در زبان انگلیسی plumbed است.

    شکل سوم plumb چی میشه؟

    شکل سوم plumb در زبان انگلیسی plumbed است.

    وجه وصفی حال plumb چی میشه؟

    وجه وصفی حال plumb در زبان انگلیسی plumbing است.

    سوم‌شخص مفرد plumb چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد plumb در زبان انگلیسی plumbs است.

    ارجاع به لغت plumb

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «plumb» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/plumb

    لغات نزدیک plumb

    • - plumage
    • - plumate
    • - plumb
    • - plumb bob
    • - plumb line
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.