فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Plumb

plʌm plʌm

گذشته‌ی ساده:

plumbed

شکل سوم:

plumbed

سوم‌شخص مفرد:

plumbs

وجه وصفی حال:

plumbing

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective adverb

ژرف‌پیما، شاقول عمودی، گلوله سربی

noun adjective adverb

راست، به‌طور عمودی، عموداً، درست، عینی، لوله‌کشی کردن، ژرف‌یابی کردن، عمق پیمودن، مهر سربی زدن عمودی قرار دادن، با شاقول آزمودن، با سرب مهر و موم کردن، شاقولی افتادن، عمود بودن، سرب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The wall is plumb.

دیوار کاملاً عمود است.

I am plumb tired out.

من کاملاً خسته‌ام.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The bullet hit him plumb between the eyes.

گلوله درست میان چشمانش خورد.

to plumb the new house

خانه‌ی نو را لوله‌کشی کردن

to plumb a wall

دیواری را شاغول کردن

to plumb a lake

عمق دریاچه‌ای را تعیین کردن

to plumb somebody's motive

انگیزه‌ی کسی را دریافتن

Mankind cannot plumb all the secrets of the universe.

انسان نمی‌تواند به همه‌ی اسرار گیتی پی ببرد.

The chest had been locked and plumbed.

صندوق قفل و پلمب شده بود.

He plumbed the depths of misery.

او به حضیض ذلت رسید.

if the builder places the first brick off plumb...

خشت اول چون نهد معمار کج ...

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد plumb

  1. adjective vertical
    Synonyms:
    upright straight erect straight up up and down perpendicular sheer
    Antonyms:
    horizontal flat level
  1. verb probe, go into
    Synonyms:
    explore search delve penetrate fathom sound gauge measure get to the bottom of take soundings unravel
    Antonyms:
    leave alone

Collocations

plumb the depths of

به ته چیزی رسیدن، به پایین‌ترین جا رسیدن، به حضیض رسیدن

out of (or off) plumb

غیر عمود، کج، ناراست، نا هچ

ارجاع به لغت plumb

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plumb» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/plumb

لغات نزدیک plumb

پیشنهاد بهبود معانی