با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Delve

delv delv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    delved
  • شکل سوم:

    delved
  • سوم‌شخص مفرد:

    delves
  • وجه وصفی حال:

    delving

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
حفرکردن (زمین)، سوراخ کردن، گودی، حفره، کاوش کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- When Adam delved and Eve spun, who was then the gentleman?
- وقتی که حضرت آدم بیل می‌زد و حوا نخ می‌ریسید چه کسی اربابی می‌کرد؟
- To find the answer, he delved into many books.
- برای یافتن پاسخ، کتب زیادی را بررسی کرد.
- The deeper he delved into the Creation, the more confused he became.
- هرچه بیشتر درباره‌ی خلقت پژوهش کرد، سردرگم‌تر شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد delve

  1. verb dig into task, action
    Synonyms: burrow, dig, dredge, examine, excavate, explore, ferret out, go into, gouge out, inquire, investigate, jump into, leave no stone unturned, look into, probe, prospect, ransack, really get into, research, rummage, scoop out, search, seek, shovel, sift, spade, trowel, turn inside out, unearth

ارجاع به لغت delve

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «delve» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/delve

لغات نزدیک delve

پیشنهاد بهبود معانی