فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Jump Into

ˈdʒʌmp ˈɪntu dʒʌmp ˈɪntuː

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb

ناگهان تصمیم به انجام کاری گرفتن، تصمیم یک‌دفعه‌ای گرفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Don't just jump into the project without planning first.

فقط ابتدا بدون برنامه‌ریزی تصمیم به انجام پروژه نگیرید.

She tends to jump into things without really thinking them through.

او تمایل دارد بدون اینکه واقعاً به چیزی فکر کند، تصمیم یک‌دفعه‌ای بگیرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت jump into

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jump into» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jump-into

لغات نزدیک jump into

پیشنهاد بهبود معانی