پی بردن، کشف کردن، پیدا کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He's good at ferreting out the facts.
او حقایق را خوب کشف میکند.
I know his name but I haven't managed to ferret out where he lives.
اسمش را میدانم اما محل زندگیاش را نتوانستهام پیدا کنم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ferret out» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ferret-out