امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ferret Out

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb
پی بردن، کشف کردن، پیدا کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- He's good at ferreting out the facts.
- او حقایق را خوب کشف می‌کند.
- I know his name but I haven't managed to ferret out where he lives.
- اسمش را می‌دانم اما محل زندگی‌اش را نتوانسته‌ام پیدا کنم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ferret out

  1. verb search out
    Synonyms:
    ascertain be on to bring to light chase chase down determine dig out dig up dig up disclose discover drive out elicit extract follow get at hunt hunt down learn nose out penetrate pick up on pierce probe pry pursue quest root out root out scout out seek smell out smoke out smoke out sniff out trace search out track down trail uncover unearth worm out

ارجاع به لغت ferret out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ferret out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ferret-out

لغات نزدیک ferret out

پیشنهاد بهبود معانی