با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

دختر خاله به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • فرزند مونث خاله
  • فونتیک فارسی

    dokhtarkhaale
  • اسم
    cousin, maternal aunt's daughter
    • - خانه متعلق به دخترخاله‌ام بود.

    • - The house belonged to my cousin.
    • - دخترخاله‌اش برای او ارثیه‌ی کوچکی گذاشته بود.

    • - Her cousin had left her a small legacy.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت دختر خاله

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دختر خاله» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دختر خاله

لغات نزدیک دختر خاله

پیشنهاد بهبود معانی