گذشتهی ساده:
uncoveredشکل سوم:
uncoveredسومشخص مفرد:
uncoversوجه وصفی حال:
uncoveringبرهنه کردن، آشکار کردن، کشف کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to uncover the secrets of nature
از اسرار طبیعت پرده برداشتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «uncover» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/uncover