آخرین به‌روزرسانی:

Uncover

ʌnˈkʌvər ʌnˈkʌvə

گذشته‌ی ساده:

uncovered

شکل سوم:

uncovered

سوم‌شخص مفرد:

uncovers

وجه وصفی حال:

uncovering

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive C1

برهنه کردن، آشکار کردن، کشف کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

to uncover the secrets of nature

از اسرار طبیعت پرده برداشتن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد uncover

  1. verb reveal, disclose
    Synonyms:
    show expose disclose tell make known divulge discover unearth bring to light betray give away unveil display leak lay bare lay open open open up unmask unwrap denude strip bare unclothe subject break crack tip one’s hand dig up hit upon stumble on tap
    Antonyms:
    hide conceal cover suppress

سوال‌های رایج uncover

گذشته‌ی ساده uncover چی میشه؟

گذشته‌ی ساده uncover در زبان انگلیسی uncovered است.

شکل سوم uncover چی میشه؟

شکل سوم uncover در زبان انگلیسی uncovered است.

وجه وصفی حال uncover چی میشه؟

وجه وصفی حال uncover در زبان انگلیسی uncovering است.

سوم‌شخص مفرد uncover چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد uncover در زبان انگلیسی uncovers است.

ارجاع به لغت uncover

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «uncover» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/uncover

لغات نزدیک uncover

پیشنهاد بهبود معانی