گذشتهی ساده:
disclosedشکل سوم:
disclosedسومشخص مفرد:
disclosesوجه وصفی حال:
disclosingفاش کردن، باز کردن، آشکار کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The theatre curtain rises to disclose once again a dirty kitchen.
پردهی نمایش بالا میرود تا یکبار دیگر آشپزخانهی کثیفی را نشان دهد.
He refused to disclose where they were hiding.
او از بروز دادن محل اختفای آنان خودداری کرد.
Their names and addresses were not disclosed.
نام و نشانی آنان فاش نشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «disclose» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disclose