گذشتهی ساده:
confessedشکل سوم:
confessedسومشخص مفرد:
confessesوجه وصفی حال:
confessingتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
اذعان کردن، اقرار کردن، معترف بودن
آشکار شدن به عنوان، برملا شدن، معترف شناخته شدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «confess» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/confess