گذشتهی ساده:
professedشکل سوم:
professedسومشخص مفرد:
professesوجه وصفی حال:
professingادعا کردن، اظهارکردن، تدریس کردن، ابراز ایمان کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to profess one's love
عشق خود را ابراز کردن
They profess Islam.
اعلام میکنند که مسلمان هستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «profess» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/profess