فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Allege

əˈledʒ əˈledʒ

گذشته‌ی ساده:

alleged

شکل سوم:

alleged

سوم‌شخص مفرد:

alleges

وجه وصفی حال:

alleging

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive formal C2

اظهار کردن (معمولاً بدون مدرک و اثبات)، ادعا کردن، مدعی شدن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

One of the neighbors alleged that he is a spy.

یکی از همسایگان اظهار کرد که او جاسوس است.

In his defense he alleged temporary insanity.

در دفاع از خود مدعی شد که دچار جنون موقت شده است.

verb - transitive

بهانه آوردن، دلیل آوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The employee alleged that he was late for work due to traffic congestion.

این کارمند دلیل آورد که به دلیل ازدحام ترافیک دیر به محل کارش رسیده است.

The student alleged that the reason for his poor grades was a lack of studying materials.

این دانش‌آموز بهانه آورد که دلیل نمرات ضعیفش، کمبود ملزومات مطالعه بوده است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد allege

  1. verb assert; claim
    Synonyms:
    state declare claim profess maintain affirm present advance put forward offer aver assert charge cite plead lay testify recount recite avow depose adduce asservate avouch
    Antonyms:
    deny disagree object contradict protest repudiate

ارجاع به لغت allege

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «allege» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/allege

لغات نزدیک allege

پیشنهاد بهبود معانی