۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Depose

dɪˈpoʊz dɪˈpəʊz

گذشته‌ی ساده:

deposed

شکل سوم:

deposed

سوم‌شخص مفرد:

deposes

وجه وصفی حال:

deposing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

معزول کردن، عزل نمودن، خلع کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Mohammad Ali Shah was deposed.

محمد علی‌شاه (از سلطنت) خلع شد.

They wanted to depose him as leader of the party.

آن‌ها می‌خواستند او را از رهبری حزب برکنار کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد depose

  1. verb oust from position
    Synonyms:
    dismiss remove from office kick out eject throw out boot out can oust displace overthrow dethrone uncrown unseat demote degrade downgrade subvert upset impeach cashier chuck bounce break give heave-ho send packing drum out throw out on ear ride out on rail run out of town unmake unfrock discrown freeze out

سوال‌های رایج depose

گذشته‌ی ساده depose چی میشه؟

گذشته‌ی ساده depose در زبان انگلیسی deposed است.

شکل سوم depose چی میشه؟

شکل سوم depose در زبان انگلیسی deposed است.

وجه وصفی حال depose چی میشه؟

وجه وصفی حال depose در زبان انگلیسی deposing است.

سوم‌شخص مفرد depose چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد depose در زبان انگلیسی deposes است.

ارجاع به لغت depose

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «depose» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/depose

لغات نزدیک depose

پیشنهاد بهبود معانی