گذشتهی ساده:
overthrewشکل سوم:
overthrownسومشخص مفرد:
overthrowsوجه وصفی حال:
overthrowingشکل جمع:
overthrowsبر انداختن، بههم زدن، سرنگون کردن، منقرض کردن،نابود کردن، موقوف کردن، انقراض
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A few trees were overthrown by the storm.
طوفان چند درخت را انداخته بود (کله معلق کرده بود).
The Arabs overthrew the Sassanians.
اعراب ساسانیان را منقرض کردند.
the overthrow of monarchy
فرو افکنی نظام شاهی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «overthrow» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overthrow