گذشتهی ساده:
eradicatedشکل سوم:
eradicatedسومشخص مفرد:
eradicatesوجه وصفی حال:
eradicatingاز ریشه کندن، از بیخ کندن، از بیخ برآوردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
It is hard to eradicate some weeds.
ریشهکن کردن برخی از علفهای هرزه مشکل است.
They have tried to eradicate illiteracy.
آنان کوشیدهاند بیسوادی را ریشهکن کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «eradicate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/eradicate