امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Take Out

ˈteɪkaʊt ˈteɪk-aʊt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    took out
  • شکل سوم:

    taken out
  • سوم‌شخص مفرد:

    takes out
  • وجه وصفی حال:

    taking out

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در حالت صفت (adjective): take-out

شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (noun): takeout

در انگلیسی بریتانیایی معنای چهارم به‌جای take out از take away و در انگلیسی بریتانیایی معنای هفتم به‌جای takeout از takeaway استفاده می‌شود.

همچنین می‌توان از carryout به‌جای takeout استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb B1
درآوردن، بیرون آوردن، کشیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Please take out the trash before the truck arrives.
- لطفاً قبل‌از رسیدن کامیون زباله‌ها را بیرون بیاورید.
- I need to take out my laptop from the bag for the meeting.
- برای جلسه باید لپ‌تاپم را از کیف دربیاورم.
phrasal verb B2
برداشت کردن، گرفتن (پول از بانک)
- I need to take out some cash for the weekend trip.
- برای سفر آخرهفته باید مقداری پول نقد برداشت کنم.
- He forgot to take out money before the bank closed.
- او فراموش کرده بود قبل‌از بسته شدن بانک پول بگیرد.
phrasal verb
(درخواست برای وام و غیره) گرفتن، به دست آوردن
- She decided to take out a loan to buy a new car.
- او تصمیم گرفت برای خرید ماشینی جدید وام بگیرد.
- They plan to take out insurance for their new home.
- آن‌ها قصد دارند برای خانه‌ی جدیدشان بیمه بگیرند.
phrasal verb B1
انگلیسی آمریکایی (غذای)‌ بیرون‌بر گرفتن
- Let's take out some pizza for dinner tonight.
- بیا امشب برای شام کمی پیتزای بیرون‌بر بگیریم.
- She decided to take out sushi instead of cooking at home.
- او تصمیم گرفت به‌جای آشپزی در خانه، سوشی بیرون‌بر بگیرد.
phrasal verb B1
(با برنامه‌ریزی) بیرون رفتن یا بردن، کاری را انجام دادن، مهمان کردن
- She decided to take out her friends for dinner at the new restaurant in town.
- او تصمیم گرفت دوستانش را برای شام در رستوران جدید شهر مهمان کند.
- They always take out their kids for ice cream after soccer practice.
- آن‌ها همیشه بچه‌های خود را بعداز تمرین فوتبال برای بستنی بیرون می‌برند.
phrasal verb
عامیانه کشتن، نابود کردن، از بین بردن
- She planned to take out the old tree in her backyard.
- او قصد داشت درخت قدیمی حیاط خانه‌اش را از بین ببرد.
- The military operation aimed to take out the terrorist cell.
- این عملیات نظامی با هدف نابود کردن هسته‌ی تروریستی انجام شد.
adjective noun countable uncountable B1
انگلیسی آمریکایی (غذا یا رستوران) بیرون‌بر
- We decided to order takeout to avoid cooking on the busy weeknight.
- ما تصمیم گرفتیم برای طفره رفتن از پختن غذا در شب شلوغ هفته سفارش غذای بیرون‌بر دهیم.
- She has a collection of takeout menus from restaurants around the city.
- او مجموعه‌ای از منوهای غذاخوری‌های بیرون‌بر از رستوران‌های سراسر شهر دارد.
noun countable uncountable
عمل آماده بیرون دادن
- I need to finish my takeout on the effects of climate change before the deadline.
- من باید قبل‌از آماده کردن، مطالعه‌ی خود را در مورد تأثیرات تغییر آب‌وهوا تمام کنم.
- The student received an A+ for takeout on the impact of technology on society.
- این دانش‌آموز به‌دلیل آماده بیرون دادن تأثیر فناوری بر جامعه نمره‌ی آ+ دریافت کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد take out

  1. noun Prepared food that is intended to be eaten off of the premises
    Synonyms:
    takeout food takeaway
  1. adjective Of or involving food to be taken and eaten off the premises
    Synonyms:
    take away

ارجاع به لغت take out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «take out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/take-out-2

لغات نزدیک take out

پیشنهاد بهبود معانی