شکل جمع:
takeawaysانگلیسی آمریکایی نکتهی کلیدی (معمولاً برآمده از نشست یا بحث و تبادلنظر و غیره)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
The takeaway from the meeting was that we need to increase our sales targets.
نکتهی کلیدی این جلسه این بود که باید اهداف فروش خود را افزایش دهیم.
The takeaway from the book was the importance of perseverance in achieving success.
نکتهی کلیدی برآمده از این کتاب اهمیت پشتکار در دستیابی به موفقیت بود.
ورزش اولین پستاب (در گلف) (اشاره به اولین پس بردن چوب پیش از زدن ضربه به توپ)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His takeaway was controlled.
اولین پستاب او کنترلشده بود.
The golfer's takeaway was quick.
اولین پستاب این گلفباز سریع بود.
انگلیسی بریتانیایی غذا و آشپزی بیرونبر (غذا)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
I don't feel like cooking, so let's grab a takeaway for lunch.
حوصلهی آشپزی ندارم، پس بیایید برای ناهار غذای بیرونبر بگیریم.
Let's have a takeaway tonight.
بیایید امشب غذای بیرونبر بخوریم.
انگلیسی بریتانیایی بیرونبر (رستوران)
The Indian takeaway down is popular.
این رستوران بیرونبر هندی محبوب است.
I always get my favorite pizza from the takeaway.
پیتزای محبوبم را همیشه از بیرونبر میگیرم.
انگلیسی بریتانیایی غذا و آشپزی بیرونبر
Let's order a takeaway pizza.
بیایید پیتزای بیرونبر سفارش دهیم.
A takeaway dinner sounds like the perfect end to a long day.
به نظر میرسد شام بیرونبر پایانی عالی برای یک روز طولانی باشد.
ورزش بازپسگیری (توپ) (از حریف) (بهویژه در فوتبال آمریکایی و هاکی)
With a quick takeaway in the final minutes, the underdog team secured a surprising victory.
با بازپسگیری سریع در دقایق پایانی، تیم ضعیف به پیروزی شگفتانگیزی دست یافت.
The crucial moment in the game came with her extraordinary takeaway.
لحظهی مهم بازی با بازپسگیری فوقالعادهی او رقم خورد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «takeaway» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/takeaway