با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Purge

pɜːrdʒ pɜːdʒ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    purged
  • شکل سوم:

    purged
  • سوم‌شخص مفرد:

    purges
  • وجه وصفی حال:

    purging
  • شکل جمع:

    purges

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive
پاک کردن، تهی کردن، خالی کردن، زدودن، تنقیه کردن، تطهیر کردن، تبرئه کردن، تطهیر، پالایش، سرشاخه‌زنی، مسهل، کارکن، تصفیه حزب یا دولت از عناصر نادلخواه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
noun verb - transitive verb - intransitive
پاکسازی کردن
- purging water by distillation
- تصفیه‌ی آب از راه تقطیر
- purging metal of dross
- فلز را از تفاله زدودن
- He tried to purge himself of the charge of heresy.
- او کوشید که خود را از تهمت ارتداد مبری کند.
- Let us purge our sins with prayer.
- بیا تا گناهان خود را با دعا پاک کنیم.
- drugs that purge the bowels
- داروهایی که روده‌ها را پاک می‌کند
- Stalin purged his opponents.
- استالین مخالفان خود را معدوم کرد.
- After the revolution, many government employees were purged.
- بعد از انقلاب بسیاری از کارمندان دولت پاکسازی شدند.
- the communist party purge
- تصفیه‌ی سیاسی حزب کمونیست
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد purge

  1. noun elimination, removal
    Synonyms: abolition, abstersion, catharsis, clarification, cleaning, cleanup, coup, crushing, disposal, disposition, ejection, eradication, evacuation, excretion,expulsion, expurgation, extermination, extirpation, liquidation, murder, purification, reign of terror, suppression, witch hunt
    Antonyms: holding, keeping, maintenance
  2. verb rid of; clean out
    Synonyms: abolish, absolve, clarify, cleanse, clear, depurate, disabuse, dismiss, dispose of, do away with, eject, eradicate, erase, excrete, exonerate, expel, expiate, expunge, exterminate, forgive, kill, liquidate, oust, pardon, prevent, purify, remove, rout out, shake out, sweep out, unload, wash, wipe off map, wipe out
    Antonyms: hold, keep, maintain

ارجاع به لغت purge

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «purge» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/purge

لغات نزدیک purge

پیشنهاد بهبود معانی