با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Ejection

ɪˈdʒekʃn̩ ɪˈdʒekʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    ejections

معنی‌ها

  • noun
    پس‌زنی، بیرون‌رانی
  • noun
    اخراج
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد ejection

  1. noun expulsion
    Synonyms: banishment, disbarment, discharge, dismissal, elimination, eviction, exile, ouster, removal, the boot, the heave-ho, the sack, throwing out

ارجاع به لغت ejection

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ejection» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ejection

لغات نزدیک ejection

پیشنهاد بهبود معانی