فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Elimination

ɪˌlɪməˈneɪʃn ɪˌlɪməˈneɪʃn

شکل جمع:

eliminations

معنی‌ها

noun uncountable C2

حذف، ازقلم‌افتادگی

noun uncountable

نابودی، معدوم‌سازی، نیست‌سازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد elimination

  1. noun removal
    Synonyms:
    exclusion rejection expulsion eradication destruction withdrawal omission displacement ejection discard dropping taking away cut riddance extermination weeding out

لغات هم‌خانواده elimination

  • noun
    elimination

ارجاع به لغت elimination

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «elimination» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/elimination

لغات نزدیک elimination

پیشنهاد بهبود معانی