آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۷ بهمن ۱۴۰۳

    Eliminate

    ɪˈlɪməneɪt ɪˈlɪməneɪt

    گذشته‌ی ساده:

    eliminated

    شکل سوم:

    eliminated

    سوم‌شخص مفرد:

    eliminates

    وجه وصفی حال:

    eliminating

    معنی eliminate | جمله با eliminate

    verb - transitive C1

    حذف کردن، محو کردن، (از معادله) بیرون کردن، رفع کردن، برطرف کردن،(مسابقه) با شکست دادن حذف کردن، زدودن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه

    مشاهده

    Some of the names were secretly eliminated from the list.

    برخی از اسامی را به‌طور پنهانی از فهرست حذف کرده بودند.

    Stalin eliminated his rivals one by one.

    استالین رقیبان خود را یکی پس از دیگری نابود کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    in order to eliminate the possibility of error

    برای از میان بردن امکان لغزش

    to eliminate distracting noise

    صدای مزاحم را از بین بردن

    All our wrestlers were eliminated in the third round.

    همه‌ی کشتی‌گیران ما در دور سوم (مسابقات) حذف شدند.

    to eliminate indeterminacy

    رفع ابهام کردن

    verb - intransitive

    (زیست شناسی) مواد زاید و فضولات و سموم و غیره را از بدن دفع کردن، برون ریختن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    The kidneys eliminate urea.

    کلیه‌ها اوره دفع می‌کند.

    The body naturally eliminates waste products.

    بدن به طور طبیعی مواد زائد را دفع می‌کند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد eliminate

    1. verb remove, throw out
      Synonyms:
      discard reject dismiss eject expel exclude omit drop kill terminate get rid of dispose of erase cancel invalidate waive defeat discharge disqualify evict drive out put out waste ignore do away with rule out set aside count out take out cut out leave out wipe out stamp out eradicate annihilate exterminate liquidate murder slay rub out bump off oust blot out phase out shut the door on cast out disregard
      Antonyms:
      accept include keep choose welcome ratify sanction

    لغات هم‌خانواده eliminate

    • noun
      elimination
    • verb - transitive
      eliminate

    سوال‌های رایج eliminate

    گذشته‌ی ساده eliminate چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده eliminate در زبان انگلیسی eliminated است.

    شکل سوم eliminate چی میشه؟

    شکل سوم eliminate در زبان انگلیسی eliminated است.

    وجه وصفی حال eliminate چی میشه؟

    وجه وصفی حال eliminate در زبان انگلیسی eliminating است.

    سوم‌شخص مفرد eliminate چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد eliminate در زبان انگلیسی eliminates است.

    ارجاع به لغت eliminate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «eliminate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/eliminate

    لغات نزدیک eliminate

    • - elihu
    • - elijah
    • - eliminate
    • - elimination
    • - elinor
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.