امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Rule Out

ˈruːlˈaʊt ruːlaʊt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb C2
غیرممکن کردن، غیرممکن پنداشتن، نامیسر کردن، ممنوع کردن، نادیده گرفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- The doctor wants to rule out any serious medical conditions.
- دکتر می‌خواهد هرگونه بیماری جدی پزشکی را غیرممکن کند.
- The scientist conducted several experiments to rule out any errors in her findings.
- این دانشمند چندین آزمایش انجام داد تا هرگونه اشتباه در یافته‌های خود را غیرممکن کند.
phrasal verb
جلوگیری کردن، رد کردن، نپذیرفتن، مانع شدن
- We should rule out that option as it is too risky.
- ما باید آن گزینه را رد کنیم زیرا بسیار خطرناک است.
- The referee ruled out the goal due to a foul.
- داور گل را به دلیل خطا نپذیرفت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rule out

  1. verb exclude, reject
    Synonyms: abolish, avert, ban, bate, cancel, count out, debar, deter, dismiss, eliminate, except, forbid, forestall, forfend, leave out, not consider, obviate, preclude, prevent, prohibit, proscribe, recant, revoke, stave off, suspend, ward off
    Antonyms: add, include, keep
  2. phrasal verb Make a decision in an official capacity regarding some matter
  3. phrasal verb Reject an option from a list of possibilities
  4. phrasal verb Make something impossible

ارجاع به لغت rule out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rule out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rule-out

لغات نزدیک rule out

پیشنهاد بهبود معانی