آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Suspend

    səˈspend səˈspend

    گذشته‌ی ساده:

    suspended

    شکل سوم:

    suspended

    سوم‌شخص مفرد:

    suspends

    وجه وصفی حال:

    suspending

    معنی suspend | جمله با suspend

    verb - transitive verb - intransitive C1

    آویزان شدن یا کردن، معلق کردن، به‌طور موقت بیکار کردن، معوق گذاردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    This employee has been suspended from service for a year.

    این کارمند برای یکسال از خدمت منفصل شده است.

    to suspend a student

    دانش‌آموزی را موقتاً اخراج کردن

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He suspended his clothes to dry on the tree.

    لباسهای خود را برای خشک کردن بر درخت آویخت.

    The natives' garments were suspended from their shoulders.

    جامه‌ی بومیان از شانه‌هایشان آویخته بود.

    to suspend a chandelier from the ceiling

    چلچراغ را از سقف آویختن

    This law has been suspended for sometime.

    این قانون مدتی است که به حالت تعلیق در آمده است.

    to suspend a bus service

    سرویس اتوبوس را متوقف کردن

    The government suspended the constitution for three months.

    دولت قانون اساسی را برای سه ماه معلق کرد.

    to suspend sentence on a convicted man

    حکم مجازات مرد محکوم را به تعویق انداختن

    We must suspend Judgement until all the evidence is in.

    تا تمام شواهد به‌دست نیامده باید از قضاوت خودداری کنیم.

    dust suspended in the air

    گرد و خاک معلق در هوا

    particles which are suspended in the water

    ذراتی که در آب معلق هستند

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد suspend

    1. verb hang from above
      Synonyms:
      hang dangle depend swing hang down attach append sling hang up be pendent hook up wave
      Antonyms:
      rise

    لغات هم‌خانواده suspend

    • noun
      suspension
    • verb - transitive
      suspend

    سوال‌های رایج suspend

    گذشته‌ی ساده suspend چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده suspend در زبان انگلیسی suspended است.

    شکل سوم suspend چی میشه؟

    شکل سوم suspend در زبان انگلیسی suspended است.

    وجه وصفی حال suspend چی میشه؟

    وجه وصفی حال suspend در زبان انگلیسی suspending است.

    سوم‌شخص مفرد suspend چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد suspend در زبان انگلیسی suspends است.

    ارجاع به لغت suspend

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «suspend» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/suspend

    لغات نزدیک suspend

    • - suspect
    • - suspected
    • - suspend
    • - suspended animation
    • - suspender
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    self-determination seldom solidarity same here spectral splentic stand the test of time start from scratch bus start over strongly recommend subconsciously arrange cognation piccalilli عدلیه تفاصیل مبادی آداب پیراهن پرنده پا بلوط بازو آشغال ماهی شمشیری ماهی هادوک ماهی کف‌زی ماهی اسنپر ماهی سی بس ماهی فرشته‌ای
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.