سومشخص مفرد:
suspectsوجه وصفی حال:
suspectingاحتمالی، مشکوک، در مظان اتهام، انگاشتی، مفروض
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was taken to hospital after a suspected heart attack.
او پس از حملهی قلبی احتمالی به بیمارستان منتقل شد.
The suspected drug dealer was taken in for questioning.
فروشندهی مواد مخدر که در مظان اتهام بود؛ بهمنظورِ بازجویی به ادارهی پلیس منتقل شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «suspected» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/suspected