شکل جمع:
thoughtsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
لذت بردن از فکر / با فکر چیزی کیف کردن
در مورد چیزی فکر کردن، به چیزی اندیشیدن
فکری به ذهنم رسید، به فکرم خطور کرد
تحمل فکر چیزی را نداشتن
با فکر چیزی روبرو شدن، تحمل فکر چیزی را داشتن، کنار آمدن با فکرِ
پس از تفکر مجدد (دربارهی چیزی)
اصلاً فکرش را هم نکنید!، در فکرش نباش (نباشید)!
the wish is father to the thought
آرزو سرچشمهی اندیشه است
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «thought» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/thought