گرچه، اگرچه، بااینکه، باآنکه، علیرغماینکه، باوجوداینکه، هرچند
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
He decided to exercise, though he was tired.
بااینکه خسته بود، تصمیم گرفت ورزش کند.
Though he studied hard, he still felt unprepared for the exam.
علیرغماینکه بهسختی درس خوانده بود، هنوز احساس میکرد برای امتحان آماده نیست.
بااینحال، بااینوجود، باایناوصاف، معهذا، باوجوداین، بااینوصف
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He enjoys playing soccer, though he prefers basketball.
او از فوتبال لذت میبرد، بااینحال بسکتبال را ترجیح میدهد.
She loves chocolate, though she tries to limit her intake.
او عاشق شکلات است، بااینوجود سعی میکند میزان مصرف خود را محدود کند.
اما، ولی، منتها، البته، گرچه، اگرچه، هرچند
My friends are coming next week, though I don't know which day.
دوستانم هفتهی آینده خواهند آمد؛ البته نمیدانم چه روزی.
His real name was Shervin, though no one called him that.
اسم واقعی او شروین بود؛ اما کسی او را با این نام صدا نمیزد.
بااینحال، بااینوجود، باایناوصاف، معهذا، باوجوداین، بااینوصف
The movie was long; we watched it until the end, though.
فیلم طولانی بود؛ بااینحال ما آن را تا آخر تماشا کردیم.
She felt nervous; she spoke confidently, though.
او احساس اضطراب میکرد؛ بااینوجود با اعتمادبهنفس صحبت کرد.
مثل اینکه، همچنانکه، که، گویی
رفتار کردن چنانچه گویی ...
چه فرقی میکند، که چی
حتی بااینکه، حتی باوجوداینکه، حتی علیرغماینکه، حتی باآنکه، گرچه، اگرچه، هرچند
live every day as though it were your last
طوری زندگی کن که گویی امروز آخرین روز عمر تو است، فرصت را غنیمت شمار
کلمهی «though» در زبان فارسی به «گرچه»، «با این حال» یا «اگرچه» ترجمه میشود.
این واژه یکی از پرکاربردترین حرف ربطها (conjunctions) در زبان انگلیسی است که برای بیان تضاد، استثنا یا مخالفت ضمنی بین دو جمله یا عبارت به کار میرود. «Though» میتواند در ابتدای جمله، وسط جمله یا حتی به صورت محاورهای در انتهای جمله ظاهر شود و بسته به موقعیت، بار معنایی متفاوتی ایجاد کند.
از منظر زبانشناسی، «though» نمونهای از واژههای چندمنظوره است که هم نقش حرف ربط دارد و هم میتواند به عنوان قید (adverb) عمل کند. وقتی در ابتدای جمله میآید، معمولاً تأکید بر تضاد یا استثنا دارد، مانند: “Though it was raining, we went for a walk” («گرچه باران میبارید، ما به پیادهروی رفتیم»). در وسط جمله نیز معمولاً تضاد بین دو بخش جمله را نشان میدهد و در انتهای جمله به صورت محاورهای بیشتر جنبهی تاکید و نرمکنندگی پیام را دارد، مثل: “I like it, though” («با این حال من آن را دوست دارم»).
کاربرد «though» در مکالمات روزمره بسیار رایج است، زیرا به گوینده امکان میدهد که نظر مخالف، استثنا یا تضاد را بدون استفاده از جملات طولانی و رسمی بیان کند. این ویژگی باعث شده است که «though» به ویژه در زبان محاورهای، ایمیلهای دوستانه، و گفتگوهای کوتاه بسیار محبوب باشد. به کمک آن، مکالمه طبیعیتر و روانتر به نظر میرسد و انتقال معنی بدون پیچیدگی اضافی انجام میشود.
در ادبیات و متون رسمی، «though» نقشی ظریف و مهم دارد. نویسندگان از آن برای ایجاد تضاد، تنوع معنایی و ریتم جمله بهره میگیرند. استفاده درست از «though» به متن حالتی متعادل و انعطافپذیر میدهد و به خواننده اجازه میدهد که دو جنبه یا دیدگاه متفاوت را در یک جمله یا پاراگراف درک کند.
از دیدگاه فرهنگی و آموزشی، آشنایی با کاربردهای «though» اهمیت زیادی دارد. درک درست این واژه به زبانآموز کمک میکند تا بتواند هم تضادها و استثناها را در متن شناسایی کند و هم مکالمهی خود را طبیعیتر و صمیمیتر کند. همچنین، استفادهی صحیح از «though» نشاندهندهی تسلط بیشتر بر ظرافتهای زبان انگلیسی است و میتواند توانایی بیان دقیق افکار و احساسات را افزایش دهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «though» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/though