باوجود اینکه، علیرغم، باوجود، بدون توجه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He flew on, notwithstanding the storm.
باوجود طوفان به پرواز ادامه داد.
He continues his criticism, government threats notwithstanding.
باوجود تهدیدهای دولت، او به انتقاد خود ادامه میدهد.
He should have been told notwithstanding.
بااینحال بایستی به او اطلاع داده میشد.
He was still unknown, notwithstanding he had lived here many years.
گرچه سالها اینجا زندگی کرده بود، هنوز هم کسی او را نمیشناخت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «notwithstanding» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/notwithstanding