آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۵ آبان ۱۴۰۴

    But

    bət bət

    معنی but | جمله با but

    conjunction A1

    ولی، اما، لیکن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    He is lazy but intelligent.

    او تنبل ولی باهوش است.

    I am old but you are young.

    من پیرم؛ اما شما جوان هستید.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He is a good man but he is my brother too.

    او مرد خوبی است و از سوی دیگر برادر من هم هست.

    conjunction preposition B1

    غیر از، مگر، به جز

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    We couldn't help but surrender.

    چاره‌ای جز تسلیم شدن نداشتیم.

    Nobody came but my brother.

    کسی بجز برادرم نیامد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    All but one of the fugitives ...

    همه سوای یکی از فراریان ...

    We cannot choose but (to) stay.

    چاره‌ای جز ماندن نداریم.

    I couldn't help but laugh.

    نتوانستم جلو خنده‌ی خود را بگیرم.

    I have no doubt but that he'll come.

    شکی ندارم که او خواهد آمد.

    One cannot but admire him.

    آدم نمی‌تواند از تحسین او خودداری کند.

    Not a man but felt it.

    مردی نبود که آن را احساس نکند.

    adverb

    واقعاً، درست، بی‌تردید، یقیناً، قطعاً (برای تأکید بیشتر)

    He did it, but good.

    آن عمل را خیلی خوب انجام داد.

    I don't question but you're correct.

    تردیدی ندارم که حق با شماست.

    adverb formal

    فقط، تنها، صرفاً

    If I had but known she was ill, I would have never shouted at her.

    اگر (فقط) می‌دانستم که مریض است هرگز سرش داد نمی‌زدم.

    He is but a child.

    او کودکی بیش نیست.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    I heard it but now.

    همین حالا شنیدم.

    I bought it but last year.

    همین پارسال آن را خریدم.

    But for you, I would be dead by now.

    اگر برای خاطر تو نبود، من تا حالا مرده بودم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد but

    1. conjuction, preposition indicating contrast
      Synonyms:
      though yet still however although nevertheless on the other hand
    1. conjuction, preposition indicating an exception
      Synonyms:
      except without not including aside from barring omitting disregarding passing over

    Collocations

    but for

    اگر به خاطر ... نبود

    but that

    که

    can not but

    ... چاره‌ای ندارد جز ...

    Idioms

    it never rains but it pours

    یا اصلاً نمی‌بارد یا خیلی می‌بارد.

    بدبختی هرگز تنها نمی‌آید، بدبیاری یکی دوتا نیست

    but and ben

    (اسکاتلند) همه‌ی منزل

    سوال‌های رایج but

    معنی but به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی but در زبان فارسی به «اما» یا «ولی» ترجمه می‌شود.

    But یکی از پرکاربردترین واژگان در زبان انگلیسی است که نقش اصلی آن در جمله، ایجاد تضاد یا بیان استثنا نسبت به آنچه پیش‌تر گفته شده است. این واژه به نویسنده یا سخنران امکان می‌دهد تا نظر دوم، نکته‌ی مخالف یا جزئیات متفاوتی را در ادامه‌ی جمله ارائه کند. استفاده‌ی درست از but باعث می‌شود متن یا گفتار شفاف‌تر، متوازن‌تر و منطقی‌تر به نظر برسد.

    در مکالمه‌ی روزمره، but اغلب برای نرم کردن جملات یا بیان مخالفت به کار می‌رود. به عنوان مثال، وقتی فردی چیزی را تأیید می‌کند و همزمان نکته‌ای متفاوت یا محدودیت را بیان می‌کند، از but استفاده می‌کند. این ویژگی باعث می‌شود ارتباط بین افراد دقیق‌تر و مؤثرتر باشد و مخاطب بتواند تفاوت‌ها و شرایط خاص را بهتر درک کند.

    در نوشتار رسمی و ادبی، but کاربرد وسیع‌تری دارد. نویسندگان با استفاده از این واژه می‌توانند تضادهای منطقی، تغییرات ناگهانی در روایت یا نقطه‌نظرهای متفاوت را بیان کنند. این واژه، مانند یک پل معنایی، جمله‌ها یا بندهای متن را به هم مرتبط می‌کند و جریان فکری را طبیعی و قابل دنبال کردن می‌سازد.

    از نظر ساختاری، but می‌تواند در ابتدای جمله، وسط جمله یا حتی برای آغاز بندها به کار رود. در هر حالت، نقش آن انتقال یک نکته‌ی متضاد یا اصلاحی است که در تضاد با اطلاعات قبلی قرار می‌گیرد. این ویژگی باعث می‌شود که but یکی از ابزارهای اصلی در بیان جزئیات پیچیده، تفسیرها و ارزیابی‌ها باشد.

    واژه‌ی but فراتر از یک حرف ربط ساده است. این واژه ابزار مهمی برای بیان تعادل، تضاد و دقت در گفتار و نوشتار است و به افراد کمک می‌کند تا افکار و پیام‌های خود را با وضوح، ظرافت و تاثیرگذاری بیشتر منتقل کنند. But نمادی از توانایی زبان در ایجاد تفاوت‌ها و بیان نکات متضاد به شکل هماهنگ و روان است.

    ارجاع به لغت but

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «but» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/but

    لغات نزدیک but

    • - busybody
    • - busywork or busy-work
    • - but
    • - but and ben
    • - but for
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    self-determination seldom solidarity same here spectral splentic stand the test of time start from scratch bus start over strongly recommend subconsciously arrange cognation piccalilli عدلیه تفاصیل مبادی آداب پیراهن پرنده پا بلوط بازو آشغال ماهی شمشیری ماهی هادوک ماهی کف‌زی ماهی اسنپر ماهی سی بس ماهی فرشته‌ای
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.