ولی، اما، لیکن، جز، مگر، بهاستثنای، فقط، نه تنها،بهطور محض، بی، بدون
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Nobody came but my brother.
کسی بجز برادرم نیامد.
All but one of the fugitives ...
همه سوای یکی از فراریان ...
We cannot choose but (to) stay.
چارهای جز ماندن نداریم.
I couldn't help but laugh.
نتوانستم جلو خندهی خود را بگیرم.
He is lazy but intelligent.
او تنبل ولی باهوش است.
I am old but you are young.
من پیرم؛ اما شما جوان هستید.
I don't question but you're correct.
تردیدی ندارم که حق با شماست.
If I had but known she was ill, I would have never shouted at her.
اگر (فقط) میدانستم که مریض است هرگز سرش داد نمیزدم.
He is but a child.
او کودکی بیش نیست.
I heard it but now.
همین حالا شنیدم.
I bought it but last year.
همین پارسال آن را خریدم.
He is a good man but he is my brother too.
او مرد خوبی است و از سوی دیگر برادر من هم هست.
Not a man but felt it.
مردی نبود که آن را احساس نکند.
He did it, but good.
آن عمل را خیلی خوب انجام داد.
But for you, I would be dead by now.
اگر برای خاطر تو نبود، من تا حالا مرده بودم.
I have no doubt but that he'll come.
شکی ندارم که او خواهد آمد.
One cannot but admire him.
آدم نمیتواند از تحسین او خودداری کند.
We couldn't help but surrender.
چارهای جز تسلیم شدن نداشتیم.
یا اصلاً نمیبارد یا خیلی میبارد.
بدبختی هرگز تنها نمیآید، بدبیاری یکی دوتا نیست
(اسکاتلند) همهی منزل
کلمهی but در زبان فارسی به «اما» یا «ولی» ترجمه میشود.
But یکی از پرکاربردترین واژگان در زبان انگلیسی است که نقش اصلی آن در جمله، ایجاد تضاد یا بیان استثنا نسبت به آنچه پیشتر گفته شده است. این واژه به نویسنده یا سخنران امکان میدهد تا نظر دوم، نکتهی مخالف یا جزئیات متفاوتی را در ادامهی جمله ارائه کند. استفادهی درست از but باعث میشود متن یا گفتار شفافتر، متوازنتر و منطقیتر به نظر برسد.
در مکالمهی روزمره، but اغلب برای نرم کردن جملات یا بیان مخالفت به کار میرود. به عنوان مثال، وقتی فردی چیزی را تأیید میکند و همزمان نکتهای متفاوت یا محدودیت را بیان میکند، از but استفاده میکند. این ویژگی باعث میشود ارتباط بین افراد دقیقتر و مؤثرتر باشد و مخاطب بتواند تفاوتها و شرایط خاص را بهتر درک کند.
در نوشتار رسمی و ادبی، but کاربرد وسیعتری دارد. نویسندگان با استفاده از این واژه میتوانند تضادهای منطقی، تغییرات ناگهانی در روایت یا نقطهنظرهای متفاوت را بیان کنند. این واژه، مانند یک پل معنایی، جملهها یا بندهای متن را به هم مرتبط میکند و جریان فکری را طبیعی و قابل دنبال کردن میسازد.
از نظر ساختاری، but میتواند در ابتدای جمله، وسط جمله یا حتی برای آغاز بندها به کار رود. در هر حالت، نقش آن انتقال یک نکتهی متضاد یا اصلاحی است که در تضاد با اطلاعات قبلی قرار میگیرد. این ویژگی باعث میشود که but یکی از ابزارهای اصلی در بیان جزئیات پیچیده، تفسیرها و ارزیابیها باشد.
واژهی but فراتر از یک حرف ربط ساده است. این واژه ابزار مهمی برای بیان تعادل، تضاد و دقت در گفتار و نوشتار است و به افراد کمک میکند تا افکار و پیامهای خود را با وضوح، ظرافت و تاثیرگذاری بیشتر منتقل کنند. But نمادی از توانایی زبان در ایجاد تفاوتها و بیان نکات متضاد به شکل هماهنگ و روان است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «but» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/but