امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Although

    ɒːlˈðoʊ ɔːlˈðəʊ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    conjunction B1
    اگرچه، گرچه، هرچند، بااینکه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - Although he was tired he went to see his mother.
    - با آنکه خسته بود، به دیدار مادرش رفت.
    - Mehri kept her coat on, although it was very hot.
    - مهری کت خود را درنیاورد هرچند که هوا خیلی گرم بود.
    - They take after their father, although they are not tall as he is.
    - آن‌ها به پدرشان رفته‌اند، هرچند که به قدبلندی او نیستند.
    - although I am old, hold me tightly in your arms for one night...
    - گرچه پیرم تو شبی سخت در آغوشم گیر...
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد although

    1. conjunction even though
      Synonyms:
      though while even if even though still despite notwithstanding whereas in spite of admitting albeit granting when despite the fact much as supposing even supposing granting all this

    ارجاع به لغت although

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «although» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/although

    لغات نزدیک although

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی