آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    While

    waɪl waɪl

    گذشته‌ی ساده:

    whiled

    شکل سوم:

    whiled

    سوم‌شخص مفرد:

    whiles

    وجه وصفی حال:

    whiling

    معنی while | جمله با while

    noun plural conjunction preposition countable A2

    در صورتی‌که، هنگامی‌که، حال آنکه، مادامی‌که، در حین، تا موقعی‌که

    He waited for a while and then left.

    مدتی منتظر شد و سپس رفت.

    a while ago

    مدتی پیش

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    We dined while the baby slept.

    در مدتی که کودک خواب بود شام خوردیم.

    He was killed while trying to escape.

    وقتی که می‌خواست فرار کند کشته شد.

    Gather ye rosebuds while you may.

    (رابرت هریک) تا می‌توانید شکوفه‌های گل جمع کنید.

    While you're up, close the window.

    حالاکه سر پایی، پنجره را ببند.

    While he was not poor, he had no ready cash.

    با آنکه فقیر نبود پول نقد در دسترس نداشت.

    I like tea while Iraj prefers coffee.

    من چای دوست دارم درحالی‌که ایرج قهوه را ترجیح می‌دهد.

    The walls are white while the doors are brown.

    دیوارها به رنگ سفید هستند درحالی‌که درها قهوه‌ای‌اند.

    He came back again in a while.

    کمی بعد دوباره بازگشت.

    The story itself, while badly written, is not only true but interesting, too.

    خود داستان باوجود آنکه بد نگاشته شده است، نه تنها واقعیت دارد؛ بلکه جالب هم هست.

    verb - transitive

    سپری کردن، گذراندن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    to while away the morning

    صبح را به بطالت گذراندن

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد while

    1. conjunction as long as
      Synonyms:
      whilst during during the time in the time throughout the time at the same time although
    1. conjunction even though
      Synonyms:
      though although whereas albeit when much as howbeit
    1. noun time interval
      Synonyms:
      time period moment spell space occasion stretch interim meantime instant bit

    Idioms

    between whiles

    گهگاه، گاه و بیگاه، هرچند وقت یک بار

    worth one's while

    مفید، به‌درد خور، چیزی که به وقتش می‌ارزد

    سودمند، قابل صرف وقت

    سوال‌های رایج while

    گذشته‌ی ساده while چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده while در زبان انگلیسی whiled است.

    شکل سوم while چی میشه؟

    شکل سوم while در زبان انگلیسی whiled است.

    وجه وصفی حال while چی میشه؟

    وجه وصفی حال while در زبان انگلیسی whiling است.

    سوم‌شخص مفرد while چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد while در زبان انگلیسی whiles است.

    ارجاع به لغت while

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «while» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/while

    لغات نزدیک while

    • - whiggery
    • - whigmaleerie
    • - while
    • - while the cat's away, the mice will play
    • - whiles
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.