به این شکل نیز نوشته میشود: whigmaleery
(انگلیسی اسکاتلندی) چیز قشنگ ولی بیارزش، چیز پرزرقوبرق ولی بهدردنخور، چیز ظاهراً زیبا ولی ذاتاً بیارزش، زلمزیمبو
My grandmother's house was full of whigmaleeries that she had collected over the years.
خانهی مادربزرگم پر از زلمزیمبوهایی بود که در طول سالها جمع آوری کرده بود.
His shop was full of whigmaleeries.
مغازهاش پر از چیزهای قشنگ ولی بیارزش بود.
(انگلیسی اسکاتلندی) هوس، تخیل هوسانگیز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The decision to quit her job and travel the world was a whigmaleerie that she acted on impulsively.
تصمیم به ترک شغل و سفر به جهان، تخیلی هوسانگیز بود که او بهطور نسجیده و از روی بیتدبیری انجام داد.
His sudden desire to dye his hair green was just a whigmaleery.
اشتیاق ناگهانی او به سبز کردن موهایش فقط هوس بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «whigmaleerie» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/whigmaleerie