با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Whiles

American: ˈwaɪlz British: waɪlz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    whiled
  • شکل سوم:

    whiled
  • وجه وصفی حال:

    whiling

معنی

adverb conjunction
درحالی‌که

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد whiles

  1. noun The use of energy to do something
    Synonyms: troubles, struggles, endeavors, pains, strains, exertions, efforts
  2. noun A period of indeterminate length (usually short) marked by some action or condition
    Synonyms: bits, times, patches, spaces, stretches, spells, occasions, periods, pieces, interims

ارجاع به لغت whiles

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whiles» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/whiles

لغات نزدیک whiles

پیشنهاد بهبود معانی