امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Whiles

American: ˈwaɪlz British: waɪlz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    whiled
  • شکل سوم:

    whiled
  • وجه وصفی حال:

    whiling

معنی

adverb conjunction
درحالی‌که

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد whiles

  1. noun The use of energy to do something
    Synonyms:
    troubles struggles endeavors pains strains exertions efforts
  1. noun A period of indeterminate length (usually short) marked by some action or condition
    Synonyms:
    bits times patches spaces stretches spells occasions periods pieces interims

ارجاع به لغت whiles

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whiles» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/whiles

لغات نزدیک whiles

پیشنهاد بهبود معانی