آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Stretch

    stretʃ stretʃ

    گذشته‌ی ساده:

    stretched

    شکل سوم:

    stretched

    سوم‌شخص مفرد:

    stretches

    وجه وصفی حال:

    stretching

    شکل جمع:

    stretches

    معنی stretch | جمله با stretch

    verb - transitive B2

    کشیدن، امتداد دادن، بسط دادن، منبسط کردن، کش آوردن، کش دادن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    He stretched his legs on the bed.

    پاهای خود را روی بستر دراز کرد.

    He stretched his hand toward me.

    دست خودش را به سوی من دراز کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The tree had stretched its branches over the cabin.

    درخت شاخه‌های خود را برفراز کلبه گسترده بود.

    verb - intransitive

    کش آمدن، گشاد شدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    noun countable

    ارتجاع، اتساع، کشش

    noun countable

    دوره، مدت

    during a long stretch of time

    طی دوره‌‌ای طولانی از زمان

    Abbas believed in regular stretches of work.

    عباس به زمان‌بندی منظم برای کار کردن اعتقاد داشت.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد stretch

    1. noun expanse
      Synonyms:
      space area extent range reach scope span spread tract region expansion extension length breadth distance dimension compass radius sweep amplitude gamut orbit purview branch wing bridge proliferation
    1. noun period of time
      Synonyms:
      time duration space length span term while extent run spell bit continuance stint
    1. verb extend, elongate
      Synonyms:
      expand grow reach spread develop widen lengthen prolong draw out pull cover fill make go range span drag out inflate magnify open unfold elongate protract amplify swell lie out recline run tauten tighten pull out spread out spring up branch out distend shoot up strain make taut make tense crane overlap bridge unroll spin out string out burst forth rack prolongate pyramid pad repose
      Antonyms:
      concentrate compress

    سوال‌های رایج stretch

    گذشته‌ی ساده stretch چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده stretch در زبان انگلیسی stretched است.

    شکل سوم stretch چی میشه؟

    شکل سوم stretch در زبان انگلیسی stretched است.

    شکل جمع stretch چی میشه؟

    شکل جمع stretch در زبان انگلیسی stretches است.

    وجه وصفی حال stretch چی میشه؟

    وجه وصفی حال stretch در زبان انگلیسی stretching است.

    سوم‌شخص مفرد stretch چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد stretch در زبان انگلیسی stretches است.

    ارجاع به لغت stretch

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «stretch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stretch

    لغات نزدیک stretch

    • - stressful
    • - stressless
    • - stretch
    • - stretch (or bend) the rules
    • - stretch a point
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    conversationalist copilot cornerstone cornstarch eid al-adha eleventh eliot elude emergence emergent empathetic empowerment ethics evan even-tempered پرورش ایاب و ذهاب راسخ رسوخ رشک رشک بردن رعیت رفعت روزن رهگذر زادبوم زرتشت زرشک زرشکی ساروج
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.