با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Stretch

stretʃ stretʃ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    stretched
  • شکل سوم:

    stretched
  • سوم‌شخص مفرد:

    stretches
  • وجه وصفی حال:

    stretching
  • شکل جمع:

    stretches

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive B2
کشیدن، امتداد دادن، بسط دادن، منبسط کردن، کش آوردن، کش دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- He stretched his legs on the bed.
- پاهای خود را روی بستر دراز کرد.
- He stretched his hand toward me.
- دست خودش را به سوی من دراز کرد.
- The tree had stretched its branches over the cabin.
- درخت شاخه‌های خود را برفراز کلبه گسترده بود.
verb - intransitive
کش آمدن، گشاد شدن
noun countable
ارتجاع، اتساع، کشش
noun countable
دوره، مدت
- during a long stretch of time
- طی دوره‌‌ای طولانی از زمان
- Abbas believed in regular stretches of work.
- عباس به زمان‌بندی منظم برای کار کردن اعتقاد داشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stretch

  1. noun expanse
    Synonyms: amplitude, area, branch, breadth, bridge, compass, dimension, distance, expansion, extension, extent, gamut, length, orbit, proliferation, purview, radius, range, reach, region, scope, space, span, spread, sweep, tract, wing
  2. noun period of time
    Synonyms: bit, continuance, duration, extent, length, run, space, span, spell, stint, term, time, while
  3. verb extend, elongate
    Synonyms: amplify, branch out, bridge, burst forth, cover, crane, develop, distend, drag out, draw, draw out, expand, fill, go, grow, inflate, lengthen, lie out, magnify, make, make taut, make tense, open, overlap, pad, prolong, prolongate, protract, pull, pull out, pyramid, rack, range, reach, recline, repose, run, shoot up, span, spin out, spread, spread out, spring up, strain, string out, swell, tauten, tighten, unfold, unroll, widen
    Antonyms: compress, concentrate

ارجاع به لغت stretch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stretch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stretch

لغات نزدیک stretch

پیشنهاد بهبود معانی